مقدمه:

در اصطلاح «تولی» به معنی اعتقاد به امامت و خلافت ائمه اطهار(عليهم‌السلام) و اظهار دوستی و علاقه نسبت به ايشان و تبری به معنی دشمنی و بيزاری از دشمنان آنان و لعن و نفرين بر آن‌هاست.

تولی و تبری دو امر ضروری دين اسلام و از جمله واجبات الهی است و هر مسلمان وظيفه دارد تا با استفاده از دلايل عقلی و نقلی به اين دو موضوع همانند ساير واجبات الهی اعتقاد پيدا كند.

آنچه كه در فرهنگ اهل بيت(عليهم‌السلام) و سيره عملی آنان در روايات وارد شده و عبارات فراوانی كه در كتب ادعيه و زيارات از ايشان نقل شده است خود گواه ديگری بر اهميت و جايگاه والای تبری و تولی در مكتب تشيع و اسلام راستين است.

احاديث تولي و تبري

1ـ قال الرضا (عليه‌السلام): كمال الدين و لا يتنا و البرائة من عدونا [1[

علی بن موسی الرضا(عليه‌السلام) فرمودند:

كمال دين ولايت ماست و برائت از دشمنان ما.

2ـ به امام صادق (عليه‌السلام) عرض شد كه شخصی شما را دوست دارد اما در برائت از دشمن شما ضعيف است. در ادامه حضرت فرمودند:

هيهات كذب من ادعی محبتنا و لم يتبرء من عدونا؛

هرگز چنين نيست؛ دروغ مي‌گويد هر كس كه ادعا می‌كند دوست ماست ولی از دشمن ما بيزاری نجويد.[2[

3ـ نبی اكرم(صلی الله عليه و آله) به اصحابش فرمودند: ای بنده خدا دوست بدار به خاطر خدا و دشمن بدار به خاطر خدا و دوست بگير به خاطر خدا و دشمن بگير به خاطر خدا؛ پس به درستی كه به ولايت خدا به كسی نمی‌رسد مگر از اين راه و كسی طعم ايمان را نمی‌چشد اگر چه نماز و روزه زياد به جا آورد مگر از راه تولی و تبری و امروز بيشترين دوستی‌ها و دشمنی های مردم به خاطر دنياست و اين دوستی و دشمنی‌ دنيايی ذره‌ای پيش خداوند تعالی ارزش ندارد.

راوی عرض كرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من به خاطر خداست؛ دوست خدا كيست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا كيست تا او را دشمن بدارم؟ پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله) به سوی مولای ما اميرالمؤمنين علی بن ابيطالب (عليه‌السلام)  اشاره فرمودند و فرمودند آيا علی را می‌بينی؟  راوی گفت: بله.

پس فرمودند: دوست بدار دوست علی(عليه‌ السلام) را چون دوست علی(عليه‌السلام) ولی الله است و دشمن بدار دشمن علی(عليه‌السلام) را چرا كه دشمن علی(عليه‌السلام) عدوالله است

سپس در ادامه فرمودند:

وال ولي هذا و لو انه قاتل ابيك و ولدك و عاد عدو هذا و لو انه ابوك او ولدك؛

‌دوست بدار دوست مولا علي را هر چند آنكه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن مولا علي را هر چند او پدر و فرزندانت باشند.[3[

4ـ روزی كميت خدمت امام صادق (عليه‌السلام) رسيد و شعری خواند. سپس عرض كرد ای آقای! من سوالی دارم، حضرت فرمودند: بگو. عرض كرد سؤالم درباره آن دو خبيث اولی و دومي (لعنت الله عليهما) است. حضرت فرمودند: ای كميت تا روز قيامت به اندازه خون حجامت خونی در اسلام ريخته نشود و مالی حرام كسب نشود و عمل شنيع زنا انجام نگيرد مگر اين كه همه به گردن اين دو باشد و... . [4[

5ـ قال الصادق (عليه‌السلام): من شك في كفر اعدائنا و الظالمين لنا فهو كافر؛‌

هر كس در كفر دشمنان ما و كسانی كه به ما ظلم كردند شك داشته باشد، خودش كافر است. [5[

6ـ قال الصادق (عليه‌السلام): من لم يعرف سوء ما اتی علينا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما ركبنا به فهو شريك من اتی الينا فيما ولينا به؛

كسی كه نفهمد و نشناسد آن‌چه را كه بر ما وارد شد و از ظلمی كه بر ما روا شد و حقی كه از دست ما رفت و... پس او شريك با ظالمين است.[6[

7ـ ابو حمزه ثمالی از علي بن الحسين (عليه‌السلام) در مورد آن دو خبيث سؤال كرد.

فقال(عليه‌السلام): كافران، كافر من تولاهما.

امام (عليه‌السلام) فرمودند: هر دو كافرند و هر كسی كه آن دو را دوست بدارد كافر است. [7[

(1) بحارالانوار: ج 27، ص 58، ح 19.

(2) بحارالانوار: ج 27، ص 58 ، ح 19.

(3) علل الشرايع: ج 1، باب 119.

(4) رجال كشی: ص 135 ـ بحارالانوار: ج 47، ص 323، حديث 17.

(5) اعتقادات صدوق باب اعتقاد فی الظالمين: ص 103 ـ بحارالانوار: ج 8، ص 336 و ج 27، ص 62.

(6) عقاب الاعمال صدوق: باب عقاب ناصب، حديث 6 ـ بحارالانوار: ج 8، ص 336 و ج 27، ص 55، حديث 11.

(7) تقريب المعارف ابي صلاح حلبي: ص 237 ـ بحارالانوار: ج 69، ص 128، باب 101، كفر مخالفين.